دوست داشتن بدون عمل و خدا بیا
- سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ب.ظ
بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.گفتم: امروز می خرم. وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟ گفتم: یادم رفت!!! بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده. بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم. گفت: بیسکویت کو؟ دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد. چگونه ما میگوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟!!
"حاج آقا قرائتی"
قرارمون یادت نــــــــــــره!
خدایـــا امشبــــــــم........
بیــــــا و کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم…
بیا تا دل کوچـــــــیـــکم و
خدایـــا فقــــــــــــــــــــــــــــط با تـــو قسمت کنم..!
خدایـــــا بیــا پشت اون پنــجــره..
اون پنجره همیشگی که رو به دریا باز میشه..
که باز میشه رو به ســــــوی دلــــــــ بی قرار من!!
سر قرار همیشگی....
من،تو،بارون
بیـــا و پــــرده ها را کنـــاری بزن..
خستــــــــــــــــــــم ام
- ۹۲/۰۹/۱۹
سلام.سخن حاج آقا قرائتی عالی بود.واقعا به دلم نشست.
+ + + + +